ایده اصلی برج های دوقلو میکا در تهران که بدنه پروژه را شکل می دهد، تحمیل یک واحد اساسی در ساختار پروژه بوده است که به ماژول پایه در معماری سنتی ایران نسبت داده می شود و همچنین تعریف استراتژی عقب نشینی برای دستیابی به فضای بازتر در قطعه و چند حیاط خصوصی در سطوح بالا و در نهایت ایجاد اتصال در قسمت میانی پروژه برای ایجاد یکپارچگی حجمی است.
برج های دوقلوی میکا / علیدوست و همکاران
Mika Twin Towers / Alidoost and Partners + Mika
معماران اصلی: شهاب علیدوست، سونا افتخارآزم
تیم طراحی: امیر نیک نفس، حمیده رئوف زاده، سهند محدث، پریسا سلطانی، بهناز بهبهانی، حامد بختیاری، قاسم نائیجی، ایلیا سالک، آرش دریایی، مینا مهرداد، آیدا احسانی، فاطمه ابراهیمی، دفتر مهندسین احسانی
عکس ها: پرهام تقیوف، استودیو دید، پرهام رئوفی
مساحت : ۵۸۵۰ متر مربع
سال: ۲۰۲۱
عکس ها: پرهام تقی اوف، استودیو دید، پرهام رئوفی
موقعیت: تهران، ایران
توضیحات پروژه برج های دوقلو میکا در تهران
بسیاری از شهرهای جهان، برج های دوقلو با عملکردهای متفاوت را در خود جای داده اند. با در نظر گرفتن خط افق، این برج های دوقلو عموماً شکلی معمولی دارند و دو ساختمان بلند را در مجاورت یکدیگر با تفاوت هایی در طراحی نما نشان می دهند. علاوه بر این، علیرغم تنوع در فرم و شکل برج ها، مشخصات رایج اغلب آنها، حس بزرگی و غیرانسانی را در مقابل فضای شهری اطراف به بیننده القا می کند. در پروژه برج های مسکونی میکا، طراحان سعی دارند بر تغییر این الگو و ایجاد نوع جدیدی از سازه های دوقلو برای کاربری مسکونی تمرکز کنند.
مشاهده می شود که انواع معماری سنتی مسکونی در ایران از دیرباز تا اواسط قرن بیستم، علی رغم تفاوت هایی در فرم و جزئیات، در دوگانگی فضای باز-بسته تعریف شده است. بدیهی است که با مدرن شدن شهرها و تبدیل ساختمان های مسکونی به ساختمان های بلند، کیفیت زندگی شهروندان به شدت تغییر کرده و کاهش یافته است.
تیم طراحی برج های دوقلوی میکا، دفتر معماری علیدوست و شرکا با استفاده از ماژول پایه، نه تنها مفهوم ماژول و ماژول های ریز مقیاس را از معماری سنتی ایرانی وام گرفته است، بلکه با ایجاد پسرفت در طبقات فوقانی، از دوگانگی فضاهای باز و بسته در یک فضا استفاده کرده است. فرم جدید برای بازگرداندن فضای سبز و نور به واحدهای مسکونی. چالش بزرگ این طراحی استفاده از واحدهایی است که همیشه به صورت دو بعدی توسعه یافته اند، اما این بار به شکل سه بعدی پیچیده تری در کنار هم قرار می گیرند. نتیجه این مفهوم بهبود کیفیت زندگی شهروندان با بهره گیری از ریز اقلیم ایجاد شده توسط فضای سبز و نور خورشید است.
در نتیجه، فضاهای عمومی و میدان ها به طور گسترده ای برای تأکید بر سلسله مراتب حرکت از فضای شهری به کاربری مسکونی، علاوه بر کاهش سطح مساحت ساختمان در طبقه همکف، مورد استفاده قرار گرفته اند. همچنین برخلاف سازه های موجود سعی شده است که فرم نهایی بنا در تعامل بیشتر با شهر ایجاد شود. به این ترتیب دو برج عمودی عملا به ساختاری یکپارچه از فضاهای مسکونی و اشتراکی و همچنین فضاهای باز و بسته تبدیل شده اند. بنابراین به نظر می رسد جداسازی دو برج و شناسایی مرز بین آنها غیر ممکن باشد. نتیجه این ادغام دور شدن از نمونه های اولیه موجود و حرکت به سمت سازه هایی است که تعامل سازنده با شهر دارند. همچنین بهرهگیری از فرم آشنای خانه های حیاطی در برج های دوقلو مسکونی، موجب تاکید بیشتر بر سازگاری کاربری مسکونی و فرم ساختمانی می شود.
قرار گرفتن پروژه در شهر باعث شده جامعه هدف کاربران بورژوازی باشند که عملاً قادر به زندگی در خانه های بزرگ با حیاط خاص نیستند. استفاده از این واحدها متشکل از منازل و حیاط در طبقات نه تنها ناقض ضوابط و مقررات پیچیده شهرسازی در ایران نیست بلکه می تواند الگویی برای ارتقای کیفیت شهروندان شهرهای بزرگ باشد. از طرفی قرار گرفتن هایپر مارکت و سایر فضاهای تجاری در طبقه همکف پروژه تا حد زیادی پاسخگوی نیازهای روزمره ساکنین بوده و از مراجعه ساکنین به محله های دیگر کاسته و در نتیجه باعث کاهش تردد در اطراف می شود. پروژه و ترافیک محلی را روان تر کنید.
در نتیجه، با تغییر ساختار معمولی این نوع پروژه ها، سعی شده است تا در طراحی برج های دوقلوی میکا، دفتر معماری علیدوست به عنوان یک نمونه اولیه تعاملی جدید تعریف شود که در آن ساکنان فضای بازتری در دو بخش عمومی و خصوصی داشته باشند و همچنین پروژه تعامل بهتری داشته باشد. با همسایگی خود با توجه به خط افق و استراتژی حجمی آن.