خانه ای برای دو نسل : اینکه آدمهایی از دو نسل با نگرش و خواسته های متفاوت و تا حدی دور ، در یک خانه زندگی کنند و در خلال این زندگی، همگی خود را متعلق به آن خانه بدانند و حس خوب میان خودشان و خانه برقرار باشد ، تمام چیزی بود که ما در این پروژه به دنبال آن بودیم. مهراد، جوانی است به روز با نگاهی مدرن که پویایی را در سادگی می بیند و در مقابل پدر و مادر مهراد که به دنبال آرامشند و آنرا در جزییاتی جستجو می کنند که حس و حال گذشته را دارد. آنان خانه را گرم می بینند و پر جزییات و مهراد ساده و کاربردی.
گالری تصاویر پروژه خانه ای برای دو نسل
اطلاعات پروژه A house for two generations
نام: خانه ای برای دو نسل | A house for two generations
شرکت مشاور: فضای فرا تهی
معمار: نیما میرزا محمدی
تیم طراحی: ملیکا میرمیران
سال: 1400
مساحت: ۳۳۰ مترمربع
نوع: مسکونی، بازسازی
مدیر اجرا: نیما میرزا محمدی
سرپرست کارگاه: الهه سادات حسینی
رندرینگ: ملیکا میرمیران
طراح سه بعدی: ملیکا میرمیران، شمیم پروانه، نگین اصانلو
گرافیست: رعنا سیاقی
عکاس: محمدحسن اتفاق
کارفرما: محمدجعفر اخباری
آدرس: تهران، فرمانیه، خیابان آذرمینا، خیابان نسرین، پلاک ۴
توضیحات بیشتر
خانه قدیمی، آپارتمانی حدودا ۳۳۰ متری است که توسط پر آوازه ترین معمار اصطلاحا نما رومی طراحی شده است. به طرز عجیبی پر است از اضافات و پرتی ها؛ هم در فرم و پلان و هم در جزییات و تزیینات. اختلاف سطح های بی معنا، دایره، مربع، گوشه های بی استفاده و حتی ستونهای کاذب! در حدی که زدودن این همه اضافات، خود تبدیل به فرآیندی نفس گیر و چندین مرتبه بازنگری در طراحی شد.
مهمترین باقیمانده های غیر قابل تغییر، ستون میان سالن، اختلاف سطح های ورودی و بخشی از آشپزخانه و سرویسهای بهداشتی بود که به دلیل عبور داکتها نمی شد از اساس جا به جایشان کرد. ایده اصلی از همینجا شروع شد که ستون وسط و اختلاف سطح را به گونه ای تغییر دهیم که گویی یک جعبه در گوشه ای از کالبدی سفید است که آشپزخانه و ناهار خوری در مجاورت تراس را در خود جای داده . جعبه ای سفید که درونش ترکبیست از ناهار خوری طوسی رنگ و آشپزخانه ای چوبی که تداعی حس خوب برای مادر مهراد بود. لاندری نیز طوری پشت آشپزخانه قرار گرفت که بر جعبه ما تاکید بیشتری شود.
مطبخ در واقع امتداد آشپزخانه است که به گوشه ای از تراس کشیده شده با جداره شیشه ای که هم دید و نور خوبی دارد و هم با تراس کار می کند. کانتر و سقف نورانی بالایش هم انگار بخش برش خورده ای از کالبد سفید فضاست. به سراغ ورودی اصلی نیز با همین رویکرد رفتیم. پله، سقف و لبه ها را به گونه ای جفت و جور کردیم که انگار از درون کالبدی سفید رنگ کاویده شده است. درون این یکی نیز طوسی رنگ است اما اینجا در ترکیب با آجر. آجری که پدر مهراد بسیار دوست می داشت. همان حس و حال گذشته ای که به دنبالش بود، آجر دستی، راف و چینش سنتی. شومینه را هم درون همین مجموعه گنجاندیم با نیمکتی کوچک در کنار شعله آتش و گیاهانی که ردیف شده اند.
به این ترتیب فضاهایی که از دل زمینه سفید کاویده ایم، به گونه ای شاخص روبروی هم قرارگرفته اند و دیالوگی همیشگی و سیال را در محیط برقرار ساخته اند، دیالوگی که ساکنان را نیز به قرارگیری در موقعیت های فضایی متفاوت ترغیب می کند. حالا نوبت مهراد بود. جعبه ای مستقل را هم به او اختصاص دادیم. موقعیت این جعبه به گونه ای است که در یک طرف آن محوریست که درب فرعی واحد را به درب دسترسی فضای سالن متصل می کند. در امتداد همین محور، کمدها و پنتری در دل دیوار جای گرفتند تا بیشنیه استفاده از فضا مهیا شود.
فضای اصلی سوییت در سوی دیگر این محور است که یک پنجره کوچک هم دارد؛ پنجره را هم از عرض و هم از ارتفاع تا جایی که می شد بزرگ کردیم و میز کار مهراد را هم در مجاورت آن نهادیم تا بتوان بیشترین بهره را از آفتاب برد. تخت خواب نیز در سوی دیگر میز کار قرار گرفت تا بهترین چیدمان به دست آید. مهراد سبز آبی را دوست داشت، پس مثل باقی قسمتها، هر جا که کالبد سفید را کاویدیم، سبز آبی از درونش بیرون زد. از نگاه ما، واحدی به این وسعت به فضای نیمه بازی بیشتر از تراس موجود مجاور آشپزخانه احتیاج داشت، پس در امتداد همان تراس، ضلع جنوبی سالن را نیز یک تراس سرتاسری کردیم که به لطف پنجره بزرگش و دیواره های آجری، کارش را به درستی انجام داد.