مبانی تئوری رنگ پایه : ما در تمام زندگی خود در اطراف رنگ ها بودهایم، اما آیا واقعاً نظریه اصلی رنگ را درک میکنیم؟ چه در حال مطالعه مجله باشید و چه در مترو دستورالعملها را دنبال میکنید، رنگ نقش مهمی در تمام فعالیتهای روزانه ما دارد. به عنوان طراح، این راهی است که میتوانیم احساسات را بیان کنیم یا چیزهایی را برجسته کنیم. کاربردهای زیادی وجود دارد که تئوری های اصلی رنگ را توضیح می دهند، اما امروز به دو مورد می پردازیم. چرخ رنگ و هماهنگی رنگ.
BASIC COLOR THEORY
چرخه رنگ
چرخه رنگ دقیقاً همان چیزی است که به نظر می رسد، دایره ای از رنگ ها. چرخه رنگ سنتی بر پایه قرمز، زرد و آبی است (رنگ های اولیه ای که در مدرسه به ما آموزش داده می شد). با این حال، هر دایره رنگی با طرح منطقی چیده شده از رنگ ها را می توان “چرخه رنگ” در نظر گرفت. بیایید به سه نوع مختلف چرخه رنگ نگاه کنیم.
چرخ رنگ اولیه
سه رنگ اصلی قرمز، زرد و آبی هستند. در تئوری رنگ های سنتی، این سه رنگ هستند که با اختلاط هیچ ترکیب یا رنگ دیگری نمی توان آنها را تشکیل داد. تمام رنگ های دیگر از ترکیب این سه رنگ به دست می آیند.
چرخ رنگ ثانویه
رنگ های ثانویه پایه بعدی چرخ های رنگ استاندارد را تشکیل می دهند. ترکیب سه رنگ اصلی با یکدیگر این رنگ ها را تشکیل می دهد. به عنوان مثال رنگ زرد با آبی مخلوط می شود سبز یا زرد مخلوط با قرمز باعث نارنجی می شود.
رنگ های سوم
اینجاست که همه چیز کمی جالب تر می شود! مخلوط کردن یک رنگ اصلی با یک رنگ ثانویه یک رنگ سوم را تشکیل می دهد. رنگ سوم یک رنگ جدید است که به عنوان یک نام دو کلمه ای بیان می شود. به عنوان مثال، آبی (اولیه) + سبز (ثانویه) = آبی-سبز.
رنگ ها در دنیای دیجیتال اما متفاوت هستند – در دنیای کامپیوتر ها رنگ های اصلی به سه رنگ قرمز سبز و آبی تقسیم می شوند . که به RGB معروف هستند .
سه رنگی که در بخش قرمز رنگ توضیح داده شد ، ربطی به مقاله ندارد و برای توضیحات بیشتر به آن اشاره شد .
اکنون که ابتداییترین شکلهای رنگها را درک میکنیم، اجازه میدهیم ببینیم این رنگها چگونه با هم کار میکنند.
هارمونی رنگ
اگرچه ممکن است ما از آن آگاه نباشیم، چیزهایی که با یکدیگر هماهنگ هستند دائماً ما را احاطه می کنند. روشی که موتور ماشین شما بی عیب و نقص کار می کند یا روشی که مواد را در شیرینی های مورد علاقه خود مخلوط می کنید. همه اینها نوعی هماهنگی است. مریام وبستر هارمونی را اینگونه توصیف می کند: ترکیب یا چیدمان دلپذیر از چیزهای مختلف.
در مورد طراحی، هارمونی زمانی پیدا می شود که رنگ ها را به گونه ای سازماندهی کنیم که برای مخاطب خوشایند باشد. مشابه مورد Goldilocks and the Three Bears، وقتی چیزی خیلی خسته کننده (رنگ کافی ندارد) یا خیلی بلند (رنگ زیاد) طراحی می کنیم، می توانیم مخاطبان خود را از دست بدهیم. این به این دلیل است که مغز یا خسته می شود یا بیش از حد تحریک می شود تا جایی که نمی تواند پردازش کند. هدف استفاده از رنگها برای ساختن قطعهای است که هم از نظر بصری جذاب و هم محرک است به گونهای که مغز بتواند آن را پردازش کند. این منطقه “فقط درست” از هماهنگی رنگ است. بیایید نگاهی به رنگ هایی بیندازیم که هارمونی ایجاد می کنند.
رنگ های مشابه
رنگ های مشابه هر سه رنگی هستند که توسط یکدیگر بر روی یک چرخ 12 رنگ سازماندهی شده اند. این رنگها معمولاً به دلیل رنگهای مشابه به خوبی با هم کار میکنند. بسیاری از اوقات در طراحی، رنگ خاصی را می شناسیم که ممکن است بخواهیم با آن کار کنیم. رنگ های مشابه به ما این امکان را می دهند که تغییراتی از آن رنگ داشته باشیم تا علاقه بصری بیشتری ایجاد کنیم.
رنگ های مکمل
رنگ های مکمل به هر دو رنگی گفته می شود که در یک چرخ 12 رنگ به طور مستقیم در مقابل یکدیگر قرار گیرند. در این مورد، برای مثال، بنفش و زرد، آبی و نارنجی، و قرمز و سبز همه رنگهای مکمل هستند. این رنگها اغلب زمانی مورد استفاده قرار میگیرند که نیاز به تضاد شدید در طراحی شما وجود داشته باشد. به همین دلیل بسیاری از تیم های ورزشی از رنگ های مکمل استفاده می کنند.
رنگ های طبیعی
رنگهایی که در طبیعت مییابیم ممکن است همیشه در یک نسخه فنی چرخ 12 رنگ قرار نگیرند، اما با این وجود هماهنگ هستند. در مثال زیر می بینیم که چگونه رنگ سبز درختان، کنتراست زیبایی از آب آبی ایجاد می کند. در حالی که پرتقالی که در گل ها می یابیم، رنگ و بویی ایجاد می کند.